ارن هاسن یکی از دانشمندان و پژوهشگران زیست شناسی تکاملی در دانشگاه تل آویو اسرائیل در مجله علمی Evolutionary Psychology در ضمن مقاله ای تحت عنوان «اشک احساسی به مانندسیگنال زیستی» در باره گریه کردن آورده است که :گریه کردن یکی از بزرگترین رفتارهاییست که افکار شما را نمایان می کند!...
عصر رنسانس (14-16 میلادی)[1] یا نوزایش، جنبش فرهنگی مهمی بود که آغازگر دورانی از انقلابهای علمی واصلاحات مذهبی و تغییرات هنری در اروپا شد[2] که بطور کلى دو نتیجه اساسى به همراه داشت؛ 1- اصلاح دینى (رفورم مذهبى)[3]، 2- پیدایش «بورژوازى[4]»[5].
در این عصر در کنار تمام جریانات فکری ای که مطرح شد تجربه گرایی گوی سبقت را از سایر جریانات فکری ربود و با انکار هرگونه موجود ماوراء الطبیعی ،شناخت فرا حسی و معارف وحیانی و شناخت های شهودی را غیر ممکن دانست و حس را یگانه راه اصیل کسب معرفت و حواس ظاهری را مبدا تمام دانشهای بشری قلمداد کرد[6]
گرایش تجربى و مادى اروپا از یک طرف و فاصله و بیزارى آنان از کلیسا از طرف دیگر باعث رشد تک بعدى ایشان شد. آنان در بعد تجربی علوم طبیعت و دست آورد های صنعتى رشد فزآیندهاى کردند لکن به جهت آنکه از یک سو نتوانستد در این عرصه شناخت درستی از خداوند پیدا کنند او را انکار کردند(و به قول خودشان دنیای نقد را به خدای نسیه ترجیح دادند) و از طرف دیگر چون نتوانستند جایگاه معنوی و حقیقی موجودات عالم به خصوص انسان را در نظام خلقت تعریف کنند به آنها به چشم یک موجود مادی صرف و فارغ از بعد متافیزیکی نگاه کردند.
به همین دلیل از عصر رنسانس به بعد بواسطه این نگاه های مادی و تجربی به خدا، طبیعت و انسان ،از دین، اخلاق و انسانیت خبرى نیست[7]
لکن در جهانبینى اسلامى اصلی ترین جایگاه برای خداوند متعال است و طبیعت یکی از راههای شناخت او معرفی می شود
انسان نیز در اسلام تنها یک حیوان مستقیمالقامه که ناخنى پهن دارد و با دو پا راه مىرود و سخن مىگوید نیست. این موجود از نظر قرآن ژرفتر و مرموزتر از این است که بتوان آن را با این چند کلمه تعریف کرد.
قرآن انسان را مدحها و ستایشها کرده[8] و هم مذمتها و نکوهشها نموده است.[9]
با توجه به نگاه دینی یاد شده و تفاوت اساسی جایگاه انسان در نگاه دینی با نگاه تجربی غرب، باید توجه داشت که هرگز رویکرد تجربی توان پی بردن به حقیقت انسان و رفتارهای بر گرفته از حقیقت وجودی او را را ندارد و تنها بر معیار تاکید بر روشهای تجربی چون مشاهده و آزمون و تکرار پذیری،و ... استوار است که علاوه بر عدم اثبات دوام قوانین طبیعی، اصول کلی خود را نیز نقض می کند زیرا مسلما اصل نظریه تجربه گرایی هرگز قابل تجربه و آزمون نیست[10]
هرچند در این میان متاسفانه به خاطر عدم توجه به حدود و صغور و میزان توانایی علم در کشف علوم طبیعت، گاهی دامنه نظریات و یافته های ادعایی از حد تجربه گذر کرده و به تحلیل مسائل خارج از حوزه تجربه کشیده می شود که بعضا باعث ایجاد شبهاتی از قبیل تعارض در زمینه علم و دین می گردد و به خاطر علم زدگی معاصر بعضا افراد را در ورطه تفسیر های غلط از آموزه های دینی می اندازد.
به عنوان نمونه ارن هاسن یکی از دانشمندان و پژوهشگران زیست شناسی تکاملی در دانشگاه تل آویو اسرائیل در مجله علمی Evolutionary Psychology در ضمن مقاله ای[11] تحت عنوان «اشک احساسی به مانندسیگنال زیستی»[12] در باره گریه کردن آورده است که :
گریه کردن یکی از بزرگترین رفتارهاییست که افکار شما را نمایان می کند
و در باره اشک می نویسد:
اشکهایی که از روی احساسات جاری شوند تنها منحصر به انسان هستند.
او بعد از بیان این سخنان در تحلیلی که از گریه کردن و اشک ارائه می دهد می نویسد:اشک مانند سیگنالی است که :
- نشان دهنده پایین آمدن قدرت تحمل فرد است
مثال تسلیم شدن، گریه برای درخواست کمک، و حتی در ابراز وابستگی متقابل
- ایجاد حس ترحم در مقابل مهاجم می کند
برای مثال: شما می توانید نشان دهید که در برابر یک مهاجم تسلیم هستید بنابراین به طور بالقوه رحم و عطوفت را در یک فرد ظالم ایجاد می کنید
- ایجاد رابطه عاطفی(ابراز متقابلی از مقاومت های کاهش یافته) می کند
همچنین هاسن معتقد است به وسیله بروز اشکهایتان در مقابل دیگران می توانید ابراز متقابلی از مقاومت های کاهش یافته داشته باشید و این بدین معنیست که با داشتن احساسات مشترک، از لحاظ عاطفی به یکدیگر پیوند خورده و صمیمیت خود را نشان دهید که این شیوه فقط مختص انسانهاست”.
- و نیز جلو گیری از بروز رفتار های خشونت آمیز می کند
وقتی اشکها بینائی را تیره می کنند، می توانند از بروز رفتارهای خشونت آمیز جلوگیری کنند
و موارد دیگری از این قبیل...
هرچند این یافته ها مبتنی بر یک سری یافته های تجربی هستند ولی از آنجا که روش در امور تجربی این چنینی مبتنی بر استقرا ناقص می باشد لذا نمی توان برای آنها کلیت قائل شد و این مطلب از جهت قابل خدشه است:
- چنانچه قبلا هم گفته شد این مطالب مبتنی بر آزمونهای تجربی هستند و اصلا دوام و پایداری طبیعی ندارند .به عبارت دیگر این که طبیعت همیشه به همین گونه عمل خواهد کرد، خود یک قانون تجربی نیست و نمی شود آنرا از طریق تجربه به دست آورد.[13]
- گویا از نظر هاسن گریه و اشک به عنوان یک حالت احساس نمایانگر نوعی ضعف است که انسان را به تسلیم در مقابل مهاجم وا می دارد و یا به عنوان یک عامل کنترل کننده است که از بروز رفتار های خشونت آمیز جلو گیری می کند. در حالی که فی الواقع گریه ها و آثار آنها منحصر در اینها نیستند چرا که گریه ها یی از روی شوق و ذوق و دوست داشتن و یا هیجان زیاد و یا ترس و .. حاصل می شود که با تجربه شخصی هم می توان به تفاوت آثار آنها با این موارد یاد شده پی برد.
علاوه بر آن اینکه در متون دینی برای گریه آثاری مثبت و متعالی ای شمرده شده که آدمی را در جهت کمال قرار می دهد :
مثل:
1. گریه کودکان:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ( ص)
لَا تَضْرِبُوا أَطْفَالَکُمْ عَلَى بُکَائِهِمْ فَإِنَّ بُکَاءَهُمْ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ الصَّلَاةُ عَلَى النَّبِیِّ ص وَ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ الدُّعَاءُ لِوَالِدَیْه[14]
رسول مکرم اسلام می فرمایند:
کودکان خود را به خاطر گریه هاشان نزنید چرا که گریه کودک در چهار ماه اول شهادت به لا اله الا الله است و در چهار ماه دوم درود بر پیامبر است و در چهار ماه سوم دعای بر پدر و مادر است.
2. گریه برای نشان دادن محبت
عَنْ خَالِدِ بْنِ سَلَمَةَ الْمَخْزُومِیِّ قَالَ لَمَّا أُصِیبَ زَیْدُ بْنُ حَارِثَةَ انْطَلَقَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِلَى مَنْزِلِهِ فَلَمَّا رَأَتْهُ ابْنَتُهُ جَهَشَتْ فَانْتَحَبَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ قَالَ لَهُ بَعْضُ أَصْحَابِهِ مَا هَذَا یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ هَذَا شَوْقُ الْحَبِیبِ إِلَى الْحَبیب[15]
از خالد بن سلمة مخزومى: چون زید بن حارثه از دنیا رفت پیغمبر (ص) به خانهاش رفت، دختر زید چون حضرت را دید بناى ناله و گریه نهاد، پیغمبر (ص) بشدت گریست؛ یکى از اصحاب گفت یا رسول اللَّه (ص) این چه حالت است؟فرمود این از شوق دوست است نسبت به دوست.
3. گریه به عنوان سلاح مومن:
چنانچه در دعای کمیل می خوانیم:
یا سریع الرضا ... ارْحَمْ مَنْ رَأْسُمالِهِالرَّجآءُ وَسِلاحُهُ الْبُکآءُ،
اى خداى زودگذر ...ترحم فرما بر کسىکه سرمایهاش امید و ساز و برگش گریه و زارى است
4. اعلان جنگ عاطفی:
همیشه
زبان، مترجم عقل بوده ولی ترجمان عشق، چشم است. آنجا که اشکی از روی احساس و درد و
سوز میریزد، عشق حضور دارد ولی آنجا که زبان
با گردش منظم خود جملههای منطقی میسازد
عقل حاضر است.
بنابراین
همانطور که استدلالات منطقی و کوبنده میتواند همبستگی گوینده را با
اهداف رهبران مکتب آشکار سازد قطره اشک نیز میتواند اعلان جنگ عاطفی بر
ضد دشمنان مکتب محسوب گردد.
از این رو
گریه حضرت زینب علیهاالسلام بر اهل بیت علیهم السّلام گریه عاطفی و گریه پیامآور
و یک نوع نهی از منکر و شعار شورانگیز و سوزاننده و رسواگر طاغوتیان و ستمگران بود.
بر همین اساس
است که پیامبر اکرم و امامان علیهم السّلام کسی را که آمادگی گریه کردن ندارد به
تباکی (خود را به شکل گریه درآوردن) دعوت کردهاند [16]تا
یاد حسین در همه قرون و اعصار در خاطرهها زنده بماند[17].
و بسیاری موارد دیگر که از مجال این مختصر خارج است
لازم به یاد آوری است که متاسفانه دشمن با هدف قراردادن ارزشها و تعصبات جامعه دینی و شیعی و روح تولی و تبری ایشان ، به بهانه های مختلف ، چه از طریق شبهات و یافته های علمی و چه شبهات تاریخی و اعتقادی و ... در صدد تغییر ماهیت آنهاست.امید است که برادران مومن با بالا بردن توان علمی و ایمانی، خود را برای این جنگ نرم مسلح کنند .
[1] http://www.loghatnaameh.com رنسانس
[2] http://fa.wikipedia.org/wikiرنسانس/
[3] در این دوره بجاى تصفیه دین از امور انحرافى و گرایش به دین حقیقى و نجات بخش، از اصل دین روى گردان شدند و از آن گرایش صرف آسمانى به گرایش صرف زمینى روى آوردند و همه چیز را از دید مادى و به کمک تجربه قابل حلّ دانستند و در واقع از گرداب جهل قرون وسطى بیرون آمده و در گرداب بىدینى قرون جدید فروغلتیدند.
[4] Bourgeoisie
[5]نظریات جدید اقتصادى «کالون» زمینه را براى رشد بورژوازى که هدفش سودجویى و جمعآورى مال بیشتر و انباشت سرمایه بود، مساعد کرد و این طبقه اصالتالنفعى بىریشه طىّ مراحلى قدرت خود را بر جوامع اروپایى حاکم ساخت
[6] رک:فرهنگ واژه ها،عبد الرسول بیات،موسسه اندیشه و فرهنگ دینی،قم،ص 177-182
[7] رک:تهاجم فرهنگىّ، جمعى از نویسندگان،1،ص66 - 67
[8] ( 1). بقره/ 30، ( 2). انعام/ 165، ( 3) بقره/ 31- 33و ....
[9] مجموعهآثاراستادشهیدمطهرى، ج2، ص:265- 268
[10] رک:فرهنگ واژه ها،عبد الرسول بیات،موسسه اندیشه و فرهنگ دینی،قم،ص182
[11] www.epjournal.net – 2009. 7(3): 363-370 7 (3) : 363-370
[12] Emotional Tears as Biological Signals
[13]فرهنگ واژه ها،عبد الرسول بیات،موسسه اندیشه و فرهنگ دینی،قم،ص182
[14]علل الشرائع، شیخ صدوق، قم، داورى ،چاپ اول، ج1، ص 81
[15]مکارم الأخلاق ،شیخ حسن فرزند شیخ طبرسى، شریف رضى،1370 ش، قم،ص 22
[16]ثواب الاعمال- ترجمه انصارى محمد رضا انصارى محلاتى ،نسیم کوثرص 164-165
[17]http://www.valiasr-aj.com/fa/index.php، فضیلت گریه بر امام حسین علیه السلام