علم سکولار دین گریز و منکر نگاه خداباورانه در علوم تجربی و به طور کل در عرصه طبیعت است در حالی که بنابر تفکر اسلامی طبیعت یکی از راه های شناخت خدا بوده و مطالعه و تحقیق در آن عبادت به حساب می آید.
پشت پرده تحولات صنعتی و پیشرفت های علمی اروپا را باید در وقایع عصر رنسانس و قرن های بعد از آن جستجو کرد. عصر رنسانس (14-16 میلادی)[1] یا نوزایش، جنبش فرهنگی مهمی بود که آغازگر دورانی از اصلاحات مذهبی، انقلابهای اقتصادی و علمی در اروپا شد که به اختصار توضیحاتی درباره این تحولات ارائه می شود .
أ. اصلاح دینى (رفورم مذهبى) :
نهضت اصلاح دینی در ابتدا با انگیزه اصلاح کلیسای کاتولیک آغاز شد چرا که برای بسیاری از دین باوران و مؤمنان به مسیح کاملاً روشن و مشهود بود که کلیسای رسمی به ارزشهای الاهی و انسانی پشت پا زده و مقام کشیشی بجای آنکه یک رسالت باشد، یک منصب و امتیاز اجتماعی شده است[2] لکن با خشونت ،تعصب و مقاومت کلیسای کاتولیک در برابر انجام هرگونه اصلاح مواجه شد[3].عامل اصلى اصلاحات دینی را مىتوان «مارتین لوتر آلمانى» دانست که خود به عنوان یک کشیش، علیه پاپ و اقدامات کلیساى رومى و سوء استفادههای کلیسا از قدرت[4] قیام کرد و به کمک دهقانان و شهریاران آلمانى، کلیساى «لوترى» را تأسیس و قدرت کلیساى روم را در زمینههای مختلف محدود ساخت و با این اعتراض، مذهب پروتستان را پایهریزى کرده [5]و به طور مستقل اصول و مبانیای را برای نهضت خود ترسیم نمود: دریافت پیام کتاب مقدس به عنوان تنها مرجع دینی از طریق وجدان شخصی،مخصوص نمودن نجات و رستگاری به فیض الاهی در ضمن ایمان نه عمل، فرد گرایی، تاکید بر آزادی فردی، تساهل و مداراو... از جمله ویژگیهای تفکر پروتستانی است.[6]
ب. پیدایش «بورژوازى[7]» : (سرمایه داری)
نظریات جدید اقتصادى «کالون» زمینه را براى انقلاب اقتصادی و رشد بورژوازى که هدفش سودجویى و جمعآورى مال بیشتر و انباشت سرمایه بود، مساعد کرد و این طبقه اصالتالنفعى بىریشه، طىّ مراحلى، قدرت خود را بر جوامع اروپایى حاکم ساخت . نمود عملى این حاکمیت در انقلاب صنعتى سال 1750 میلادى انگلیس و نهایتاً در انقلاب 1789 میلادى فرانسه آشکار گشت.[8]
ج. انقلاب علمی:
در این عصر در کنار تمام جریانات فکریای که در باب اصول شناخت مطرح شد تجربه گرایی گوی سبقت را از سایر جریانات فکری به ویژه عقل گرایی ربود.
واژه تجربه گرایی یا آمپریسم[9] برای نظریهای به کار میرود که شناخت جهان خارج را کاملاً برگرفته از تجارب میداند. در این دیدگاه مفاهیم و اصول شناخت از تاثرات و دادههای حسی ناشی میشوند و وابسته به آن هستند.
تجربه گرایان علاوه بر آن، گمان کردهاند که باورها و اعتقادات و ایمان افراد هم باید متکی به تجربه، مشاهده و درک عینی باشد و چون شناخت موجودات فرا حسی (خداوند و ملائکه و ...)و معارف وحیانی و شناخت های شهودی به جهت آنکه قابل مشاهده و تجربه حسی نیستند، لذا انکار میشوند[10].
در این عصر اروپائیان با تکیه بر اصالت تجربه به عنوان تنها راه شناخت، در بعد علوم تجربی و دست آوردهای صنعتی رشد قابل توجهی کردند [11]
سکولار شدن جوامع غربی
در نتیجه مسیحیان به تدریج بعد از دوران رنسانس به واسطه نهضت اصلاح دینی و رشد علم و صنعت[12] با تکیه بر تجربه به عنوان تنها راه شناخت رشد فزآیندهای در علوم طبیعی و تکنولوژی کردند و با علاقه زیادی که به سرمایه داری داشتند به گسترش آن پرداختند. از سوی دیگر دست آوردهای علمی و صنعتی را در تعارض با باورها و آموختههای کلیسا میدیدند که این امر موجب قوت گرفتن اندیشه سکولار (جدا انگاری دین و دنیا، دین گریزی، حذف دین از صحنه اجتماع و ...[13])در میان اروپائیان گشت.
به طور مثال:
1) کوپرنیک به خلاف نص کتاب مقدس مسیحیان، نظریه زمین مرکزی را مردود شمرد و بجای زمین، خورشید محوری را اصل قرارداد.
2) گالیله مفهومی تازه از حقایق طبیعت را اعلام کرد و فیزیک را مستقل از الهیات نمود و تکیه گاه علم فیزیک را خرد انسان دانست. این نظریه بنیادهای تعالیم کلیسا را متزلزل میکرد.
3) دکارت عقل بشر را بجای کتاب مقدس ،سنت ،پاپ و کلیسا ،فرمانروا قرار داد. در دوران دکارت، بزرگترین مانع در برابر مردم عادی برای فکر کردن، خرافات تحمیل شده از طرف کلیسا بود. فلسفه دکارت خرافات را از میان برداشت و همه چیز حتی محتویات کتاب مقدس انجیل را با محک عقل سنجید.[14]
رواج تفکر سکولار در جوامع اسلامی
متأسفانه از دو قرن گذشته و همزمان با دوران رونق پوزیتویسم و تجربه گرایی افراطی ، علم جدید به همراه دست آوردهایش به جهان اسلام راه یافت و از این طریق فلسفههای تجربه گرا را به جوامع اسلامی منتقل کرد ،بینشی که علوم را از متافیزیک خداباورانه جدا میکرد. بدین جهت در جوامع اسلامی و به خصوص در محیطهای علمی، تفکر سکولار رایج شد و موجب شد تا برخی از دانشمندان اسلامی نیز علم را در تعارض با دین ببینند و یا اینکه علم را کاملاً از دین مستقل بدانند. [15]
این دیدگاه در حالی مطرح میشد که در جهانبینى اسلامى، اصلیترین جایگاه برای خداوند متعال است و علوم تجربی نه تنها به انکار خدا نمی انجامد بلکه یکی از راههای شناخت و عبادت او معرفی میشود.
خداوند متعال در این باره میفرماید:
... و شب و روز و خورشید و ماه را براى شما رام گردانید و ستارگان به فرمان او مسخر شدهاند مسلماً در این [امور] براى مردمى که تعقل مىکنند نشانههاست... (نحل/ 12)
از نظرائمه(علیهم السلام) نیز با یک نگاه خدا باورانه میتوان درکسب علوم مختلف وارد شد و تا وقتی که عنوان علم غیر مفید و غیر نافع بر آن بار نشده است[16] بدون هیچ محدودیتی در آن علم پیشرفت نمود.[17]
به طور مثال در قرون اولیه هجری که تمدن اسلامی حاکمیت داشت ، علمای مسلمان در عین آنکه در علوم الهی از سرآمدان روزگار خود بودند در بسیاری از رشتههای علوم طبیعی نیز از متخصصین طراز اول به حساب میآمدند. افرادی نظیر ابن سینا ،عمر خیام ،خواجه نصیر الدین طوسی و قطب الدین شیرازی از آن جملهاند. .[18]
تفاوت های این دو نوع نگرش
- ایمان و کفر
همانطور که گفته شد علم سکولار دین گریز و منکر نگاه خداباورانه در علوم تجربی و به طور کل در عرصه طبیعت است در حالی که بنابر تفکر اسلامی طبیعت یکی از راه های شناخت خدا بوده و مطالعه و تحقیق در آن عبادت به حساب می آید.
- تفاوت در کارایی و بازده
علمی که در راه خداشناسی و به منظور رسیدن به کمال بشری مورد استفاده قرار می گیرد در راه خدمت به خلق به کار گرفته می شود و نتیجه ای جز آبادانی و رفاه ندارد در حالی که علم بنا شده بر پایه های کفر و انکار خدا که فقط در راه زیاده خواهی بشر به کار می رود دارای اثرات مخرب زیادی است که وجود حد اقل 775 کلاهک هسته ای در کشور های ایالات متحده آمریکا،روسیه،انگلستان، فرانسه،اسراییل ، چین، پاکستان ،هند، کره شمالی، [19] و به کار گیری آن در برخی از کشور ها، حدود 72 میلیون کشته فقط در طی جنگهای جهانی اول و دوم ،انتشار گازهای گلخانه ای ،تخریب لایه ازن و سایر عوامل مخرب زیست محیطی و ... از آن جمله اند.
[1] www.loghatnaameh.com رنسانس
[2] فرهنگ واژه ها،عبد الرسول بیات،موسسه اندیشه و فرهنگ دینی،قم،ص 96-97
[3] عبد الحسین خسروپناه،کلام جدید،مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه ی علمیه،چاپ سوم،1383،ص229 و 230
[4] http://fa.wikipedia.org/wiki/رنسانس
[5] تهاجم فرهنگى،جمعى از نویسندگان،ص 67-66
[6] فرهنگ واژه ها،عبد الرسول بیات،موسسه اندیشه و فرهنگ دینی،قم،ص97-98
[7] Bourgeoisie
[8] تهاجم فرهنگى،جمعى از نویسندگان،ص 67
[9] empiricism
[10] رک:فرهنگ واژه ها،عبد الرسول بیات،موسسه اندیشه و فرهنگ دینی،قم،ص 176-182
[11] رک:تهاجم فرهنگىّ، جمعى از نویسندگان،1،ص 66- 67
[12] عبد الحسینخسروپناه،کلامجدید،مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزهی علمیه،چاپ سوم،ص230
[13] فرهنگ واژه ها،عبد الرسول بیات،موسسه اندیشه و فرهنگ دینی،قم،ص -333-328
[14] http://fa.wikipedia.org رنسانس
[15] از علم سکولار تا علم دینی، مهدی گلشنی،پژوهشگاه علوم اسلامی،1388،چاپ چهارم ص 154-155
[16]شیخ عباس قمی،مفاتیح الجنان،(تعقیب نماز عصر اللهم انی اعوذ بک من ... علم لا ینفع)
[17]رک به حدیث شریف امام صادق(ع): (فَکُلُّ مَا یَتَعَلَّمُ الْعِبَادُ أَوْ یُعَلِّمُونَ غَیْرَهُمْ ...) ابن شعبه حرانى ،تحف العقول عن آل الرسول ص335-336
[18] قرآن و علوم طبیعت،مهدی گلشنی،پژوهشگاه علوم اسلامی و مطالعات فرهنگی،1387،چاپ چهارم، ص 31 -32
[19] www.khabaronline.ir