سعید بهادری

۰۴مرداد

نظریه پایان جهانِ رفته رفته تحقق می‌پذیرد اما نه بسان داستان واره های غربی که جهان را در آستانه بحران‌هایی غیرقابل تصور نشان می‌دهد و تفکرات آمیخته با باورهای صهیونیستی را تنها منجی آن مطرح می‌سازد بلکه به شکلی راستین و برگرفته از وعده الهی. وعده‌ای که در آن منجی‌ای جهانی ظهور می‌کند و قسط و عدل را در سرتاسر جهان بر پا می‌دارد. مهم نیست که تصور چندان روشنی از جزئیات عصر ظهور وجود نداشته باشد؛ مهم این است که می‌دانیم در آن روزگار آرامش، صلح، عدالت و از همه مهم‌تر معنویت توحیدی، جهان را آکنده است؛ و اینک، گرچه زمان دقیق برآمدن این آفتاب پرشکوه روشن نیست اما، بارقه‌هایی از طلوع این خورشید عالم‌تاب تابیدن گرفته است.

برای نشریه اعتصام در بهار 1390

بهار همیشه تجلی رویش و مظهر خرّمی و آغازی برای رشد دوباره است از این رو در هر شی‌ای که این ویژگی‌ها تحقق یابد از آن به بهار آن شی تعبیر می‌شود.چنانچه در روایات ائمه معصومین (علیهم السلام) از ماه رمضان به عنوان بهار قرآن[1] و از قرآن به عنوان بهار قلب‌ها[2] و از زمستان به عنوان بهار مؤمن یاد شده است[3] ولی در نگاه اول آنچه که از واژه بهار برای هر انسانی نمود پیدا می‌کند بهار طبیعت است.

فصل بهار تولد دوباره طبیعت به خواب رفته است . فصلى است که زمین در شرایط تازه و جدیدى قرار مى‏گیرد و مستعد مى‏شود که بزرگ‌ترین موهبت‌های الهى یعنى حیات و زندگى به او اعطا  شود. هر یک از فرزندان زمین از گیاهان و حیوانات و انسان از این فصل حیات بخش ، سهمى و حقّى دارند: گل‌ها و سبزه‏ها در این فصل خود را به کمال رشد مى‏رسانند، به حدّ اعلى جمال خود را طراوت مى‏دهند؛ اسب و گاو و گوسفند خود را به آب و علف مى‏رسانند، خود را فربه مى‏سازند، جست و خیزى مى‏کنند اما سوال اصلی این است که سهم انسان چیست؟سوالی که برای هر انسان طالب معرفتی مطرح است و از خود می‌پرسد که باید از این فصل چه استفاده‏اى بکند و چه الهامى بگیرد؟[4]

با مراجعه به آیات الهی می‌توان فهمید که این دگرگونی و تغییر طبیعت سرشار از درس‌های آموزنده‌ای است که شاید به خاطر عیان بودن و روزمرگی آن انسان‌ها دچار عادت شده و از حکمت آن غافل شده‌اند مثلاً در قسمتى از این آیات، از این سنّت جاریه به عنوان نشانه‌ای بر وجود ذات مقدس پروردگار یاد شده، چنانچه در آیه 164 سوره مبارکه بقره می‌خوانیم:

إِنَّ فىِ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلَافِ الَّیْلِ وَ النَّهَارِ وَ الْفُلْکِ الَّتىِ تجَرِى فىِ الْبَحْرِ بِمَا یَنفَعُ النَّاسَ وَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِن مَّاءٍ فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتهِا وَ بَثَّ فِیهَا مِن کُلّ‏ِ دَابَّةٍ وَ تَصْرِیفِ الرِّیَحِ وَ السَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ لاَیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُون

در آفرینش آسمان‌ها و زمین، و آمد و شد شب و روز، و کشتی‌هایی که در دریا به سود مردم در حرکتند، و آبى که خداوند از آسمان نازل کرده، و با آن، زمین را پس از مرگ، زنده نموده، و انواع جنبندگان را در آن گسترده، و (همچنین) در تغییر مسیر بادها و ابرهایى که میان زمین و آسمان مسخرند، نشانه‏هایى است (از ذات پاک خدا و یگانگى او) براى مردمى که عقل دارند و مى‏اندیشند!

در بعضى از آیات،از این موضوع به عنوان نمونه تبدیل نشئه‏اى به نشئه دیگر و به عنوان رستاخیز کوچکى که مى‏تواند نمونه قیامت کبرى باشد ذکر شده، مثل آنکه در آیه 9 سوره مبارکه فاطر مى‏فرماید:

خداوند کسى است که بادها را فرستاد تا ابرهایى را به حرکت درآورند سپس ما این ابرها را به سوى زمین مرده‏اى راندیم و به وسیله آن، زمین را پس از مردنش زنده مى‏کنیم رستاخیز نیز همین گونه است! [5]

پس طبیعت از نگاه اسلام فقط جنبه مادی و دنیوی ندارد بلکه علاوه بر اینکه بستری است برای رفاه و تأمین نیازهای دنیوی  ،راهنمایی است برای رسیدن به سعادت اخروی لذا آموختن این درس‌ها و به کار گیری آن‌ها باید در همه عرصه‌های زندگی یک مسلمان نمود پیدا کند.

اینک بهار سال 1390 هجری شمسی را در حالی آغاز می‌کنیم که موج بیداری اسلامی و نهضت‌های اسلامی رو به فزونی است تا جایی که پیام آزادی و عدالت خواهی را در جان تک تک انسان‌ها می‌دمد و دل‌های خفته را بیدار می‌سازد و امید آینده‌ای بهتر را برای جامعه بشری به ارمغان می‌آورد.چیزی که می‌توان از آن به عنوان بهار کشورهای اسلامی یاد کرد.

آغاز فصلی نوین و حیاتی دوباره از پس سال‌ها تحمل استکبار، استعمار و دشمنی‌های کفار و مشرکین ..فصلی نو  آغاز شده است، اما نه اکنون، که 32 سال پیش و در 22 بهمن 57. آن روزی که جامعه‌شناسان بزرگ دنیا از درک ماهیت انقلاب اسلامی انگشت به دهان ماندند و هیچ‌گاه نفهمیدند که انقلاب به عنوان مفهومی مدرن چه نسبتی با اسلام به منزله امری عمیقاً سنتی دارد.

نظریه پایان جهانِ رفته رفته تحقق می‌پذیرد اما نه بسان داستان واره های غربی که جهان را در آستانه بحران‌هایی غیرقابل تصور نشان می‌دهد و تفکرات آمیخته با باورهای صهیونیستی را تنها منجی آن مطرح می‌سازد بلکه به شکلی راستین و برگرفته از وعده الهی. وعده‌ای که در آن منجی‌ای جهانی ظهور می‌کند و قسط و عدل را در سرتاسر جهان بر پا می‌دارد. مهم نیست که تصور چندان روشنی از جزئیات عصر ظهور وجود نداشته باشد؛ مهم این است که می‌دانیم در آن روزگار آرامش، صلح، عدالت و از همه مهم‌تر معنویت توحیدی، جهان را آکنده است؛ و اینک، گرچه زمان دقیق برآمدن این آفتاب پرشکوه روشن نیست اما، بارقه‌هایی از طلوع این خورشید عالم‌تاب تابیدن گرفته است. 



[1] معانی الأخبار ،عبد العلى محمدى شاهرودى، ترجمه محمدى، دار الکتب الاسلامیه ،چاپ دوم، ،1377ش ج 2 ص 70

[2] نهج البلاغه ،فیض الاسلام ،خطبه 175 ،ص 573

[3] معانی الأخبار، عبد العلى محمدى شاهرودى، ترجمه محمدى، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ،1377 ش ج 2 ص 70-69

[4] ر ک مجموعه آثار استاد شهید مطهرى‏، استاد شهید مطهرى‏ج 3 ص 369-370

[5] رک همان ج 3 ص 107-109

 

۹۲/۰۵/۰۴ موافقین ۱ مخالفین ۰
سعید بهادری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی